دوخط کتاب. شعر و موسیقی

آدما همونقدر نمیخوان حالت رو بدونن که تو میخوای بگی

دوخط کتاب. شعر و موسیقی

آدما همونقدر نمیخوان حالت رو بدونن که تو میخوای بگی

دوخط کتاب. شعر و موسیقی
طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین نظرات

واو مثل ویرانی، دال مثل دلتنگی

می کنم الفبا را، روی لوحه ی سنگی
واو مثل ویرانی، دال مثل دلتنگی
بعد از این اگر باشم در نبود خواهم بود
مثل تاب بیتابی مثل رنگ بیرنگی
از شبت نخواهد کاست، تندری که می غرّد
سر بدزد هان! هشدار! تیغ می کشد زنگی
امن و عیش لرزانم نذر سنگ و پرتابی ست
مثل شمع قربانی در حفاظ مردنگی
هر چه تیز تک باشی، از عریضه ی نطعت
دورتر نخواهی رفت مثل اسب شطرنگی
قافله است و توفان ها خسته در بیابان ها
در شبی که خاموش است کوکب شباهنگی
در مداری از باطل، بی وصول و بی حاصل
گرد خویش می چرخند راه های فرسنگی
مثل غول زندانی تا رها شویم از خُم
کی شکسته خواهد شد این طلسم نیرنگی؟
صبح را کجا کشتند کاین پرنده باز امروز
چون غُراب می خواند با گلوی تورنگی
لاشه های خون آلود روی دار می پوسند
وعده ی صعودی نیست با مسیح آونگی

نظرات  (۲)

فوق العاده بود
من خودم رشتم ادبیات بوده بعضی شعرا کلماتشون با وزن شعر خیلی می خونه باعث می شه مفهوم بهتر درک بشه این شعر سبکش عالی بود.🌹
پاسخ:
بله کاملا درست میگید خودمم این شعر رو خیلی خیلی دوست دارم.
  • پریسا سادات ..
  • زیبا بود:)
    کاربران بیان میتوانند بدون نیاز به تأیید، نظرات خود را ارسال کنند.
    اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی